راهنمای ورود نویسندگان به بخش مدیریت شالجان

1- ابتدا وارد سایت بلاگفا می شویم.

2- سپس در گوشه راست بالا.زیر ورود(آبی رنگ) ، گزینه ورود به وبلاگ های گروهی را

کلیک می کنیم.



3-این صفحه باز می شود.


4-در کادر اول نام وبلاگ . در اینجا shalejan

در کادر دوم نام کاربری خود(نامی که قبلا انتخاب کرده اید)
در کادر سوم رمز عبور خود را وارد می کنیم
و سپس روی ورود به بخش مدیریت وبلاگ کلیک می کنیم.

Nelson Rolihlahla Mandela

Nelson Mandela Dies at Age 95

















درگذشت نلسون ماندلا را به همهٔ جهانیان باید تسلیت گفت او متعلق به همه مردم جهان بود. یادش جاودان

داستانی زیبا و تاثیرگذار

داستانی از امیرالمومنین علیه السلام.
سه برادر نزد امام علی علیه السلام آمدند و گفتند میخواهیم این مرد را که پدرمان را کشته قصاص کنی. امام علی (ع) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟ آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم. یکی از شترهایم شروع به خوردن درختی از زمین پدر اینها کرد، پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد، و من همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان ضربه زدم و او مرد. امام علی علیه السلام فرمودند: بر تو حد را اجرا میکنم. آن مرد گفت: سه روز به من مهلت دهید. پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی بجا گذاشته پس اگر مرا بکشید آن گنج تباه میشه، و به این ترتیب برادرم هم بعد از من تباه میشود. امیرالمومنین (ع) فرمودند: چه کسی ضمانت تو را میکند؟ مرد به مردم نگاه کرد و گفت این مرد. امیرالمومنین (ع) فرمودند: ای اباذر آیا این مرد را ضمانت میکنی؟ ابوذر عرض کرد: بله. امیرالمومنین فرمود: تو او را نمیشناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا میکنم! ابوذر عرض کرد: من ضمانتش میکنم یا امیرالمومنین. آن مرد رفت . و سپری شد روز اول و دوم و سوم ... و همه مردم نگران اباذر بودند که بر او حد اجرا نشود... اندکی قبل از اذان مغرب آن مرد آمد. و در حالیکه خیلی خسته بود، بین دستان امیرالمومنین قرار گرفت و عرض کرد: گنج را به برادرم دادم و اکنون زیر دستانت هستم تا بر من حد را جاری کنی. امام علی (ع) فرمودند:
 
چه چیزی باعث شد برگردی درحالیکه میتوانستی فرار کنی؟
 
آن مرد گفت: ترسیدم که بگویند "وفای به عهد" از بین مردم رفت...
 
امیرالمونین از اباذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟
 
ابوذر گفت: ترسیدم که بگویند "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم رفت...
 
اولاد مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از او گذشتیم... امیرالمومنین علیه السلام فرمود: چرا؟
 
گفتند: میترسیم که بگویند "بخشش و گذشت" از بین مردم رفت...
 
و اما من این پیام را برای شما فرستادم تا نگویند "دعوت به خیر" از میان مردم رفت...

و در پایان آیا بخشش و گذشت در شهر ما از بین نرفته است...!!!؟؟؟

منبع:ایمیل دریافت شده

نکته در مورد آگهی وبلاگ

دوستانی که مایلند کارت تبلیغاتی خود را در وبلاگ به نمایش بگذارند کافی است نسخه طراحی شده آن در رایانه خود و در غیر این صورت یک اسکن از کارت خود را به آدرس ایمیل وبلاگ:SHALEJAN@YAHOO.COM ارسال کنند.
* برای نمایش آگهی نیاز به پرداخت مبلغی نیست.
* آگهی شما تنها زمانی که شما بخواهید از وبلاگ حذف خواهد شد.
* آگهی مخصوص همشهریان شالی است.

زمستان در پاییز

با توجه به خشکسالی شدید در بهار و تابستان ، به نظر پاییز به تنهایی قصد دارد تمام سال را جبران کند.

هرچند مثل سال های گذشته نیست اما همین نعمت الهی نیز باعث شادی و خوشحالی اندک باغداران و کشاورزان!!!و همچنین اهالی شال است که در سال جدید کمتر دچار مشکل کم آبی شوند.

اما دیشب پس از یکی دو برفی که قبلا در ارتفاعات شال نشسته بود ، سطح روستا نیز سفید پوش شد تا نخستین برف سال ((البته دومین برف سال 92 با احتساب برف اردیبهشت ماه که همه از آن با عنوان بلای آسمانی یاد می کنند ((بر زمین بنشیند.

پاییز 92-(2)

سری دوم تصاویر پاییز سال 92-اکثر باغ ها و مکان های شال





شکلک های محدثه

ادامه نوشته

درباره شال-2

درباره شال

معانی لغوی

شال: برافراشته شدن

شال:برداشتن، بلند کردن

شال: دهی از از دهستان بخش شاهرود

شال: در تداول باغبانان و جنگل نشینان صنعتی است که از آن راستی و تیزی یا بزرگی و قطوری درخت را اراده کنند

شال: نام درختی است که ثمره اش پنبه ابریشمی است

شال:یکی از زوستاهای بزرگ بخش شالرود(شاهرود فعلی) خلخال می باشد که میوه های آن گردو، سیب، گلابی و هوایش معتدل و به گرمی مایل است و غلات در آن خوب رشد می کند(نزهت القلوب حمدالله مستوفی 740 ه ق)

شال: در کتاب مسالک و ممالک نوشته ابواسحق ابراهیم اصطخری به سال 364 هجری قمری در بخش شالرود بوده و یکی از قصبات آذر بایجان می باشد.

موقعیت جغرافیایی و جمعیتی

شال در موقعیت جغرافیایی 33/37 «37 درجه و 8/19 دقیقه عرض شمالی» از خط استوا و 75/48 «48 درجه و 45 دقیقه» طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرار گرفته است. شال در ارتفاع 1400 متری از سطح دریا و در  فاصله 9 کیلومتر شهر کلور و44کیلومتری جنوب شرقی شهر خلخال واقع شده است. براساس سرشماری سال 85 روستای شال378 خانوار و 1594 نفر جمعیت دارد. از شمال به شهر کلور، از جنوب به روستای دیزو خلّر و از شرق به روستای دیلمده و کوه‌های گیلان و از غرب به روستای لرد محدود است و در ناحیه کاملاً کوهستانی قرار گرفته و هوای آن در تابستان معتدل و در زمستان بسیار سرد است.

زبان

مردم شال همانند اکثر روستاهای بخش به زبان تاتی صحبت  می کنند.

آب و هوا

آب و هوای شال براساس تقسیم بندی موجود در جغرافیای طبیعی ناحیه سرد و مرطوب در ساحل کوهستان‌های منطقه می‌باشد که میانگین درجه حرارت (گرما) آن بیش از بیست و هفت درجه و میانگین درجه برودت آن بیست درجه زیر صفر است.

در گرم‌ترین ماه‌های سال یعنی تیر ماه و مرداد دمای شال به 35 درجه سانتیگراد می‌رسد و در سردترین ماه‌های سال یعنی دی و بهمن و نیمه اول اسفند به 30 الی 35 درجه زیر صفر می‌رسد. میانگین رطوبت 54 درصد می‌باشد.

آب‌های روان

1-      رودخانه شاهرود که از کوههای خمس!!! سرچشمه گرفته پس طی مسیر بخش شاهرود و در حوالی برندق به سفیدرود می‌ریزد.

2-      رودخانه طاهونه که رودی فصلی است و از جبال طالش سرچشمه گرفته و به شالرود می‌ریزد.

3-      چشمه شیران چشمه

4-      چشمه گرم آو

5-      چشمه وار

6-      چشمه امی پیغمبر

7-      چشمه خالیان

8-      چشمه کره خانی

9-      و ...

 پوشش گیاهي

شال از اقلیمی کوهستانی می‌باشد و پوشش گیاهی شال هم برای دوا و دارو و هم برای گرم شدن وسوخت بخاری ا استفاده می‌شود و در تابستان سایبان نیز افراد می‌باشد.مهم ترین گونه های گیاهی شال عبارتند از: زالزالک و بید و گج که نوعی زالزالک می‌باشد و گیاهان دارویی مانند کاسنی، قاصدک، بابونه از هر دو نوع زرد و سفید، شاتره، پونه، آویشن، مرزه، گل ختمی، گل گاوزبان، گلپر، نعنا، ساری یونجه، بارهنگ، دم اسب، بابا آدم، گل خرگوشک، پاخری، ترشک، بلاق اوتی (زارم) پیچک، گل پنیرک، خارخاسک، هندوانه ابوجهل، کُبر، خارشتر (ترنجبین) شکر طغی بادآور، کنگر، گزنه، بومادران، سیاه دانه، شقایق، خشخاش، بذرالنیج، تمشک، شنگ، چای کوهی، گون، سعلب، به دانه، گل بنفشه، مریم گلی، کاکوئیل، ذرت، دم گیلاس، بادام از هر دو نوع تلخ و شیرین، بذرک، بادمجان، تره، ترب، توک لیجه، شبدر چمنی، چغار، خردل، خربزه، ریحان کوهی، ریواس، زردک، هویج، زبان گنجشک، شنبلیله، شاه دانه، تلخون، نیلوفر، اما پوشش درختی آن، درختانی چون گردو، چنار بیدوحشی، ( ویه دار)، سنجد، سیب، گلابی، گیلاس، آلبالو، آلو، به، درمجموع شال ازپوشش گیاهی ودرختی غنی وسرشاری برخورداراست هرچندازاین منبع خدادادی استفاده مطلوبی صورت نمی گیرد.

شال از اقلیم خوبی برخوردار است برای کشاورزی و باغداری، محصولات کشاورزی آن چون گندم، جو، عدس، نخود، لوبیا، چغندر، هویج، فلفل، سیب زمینی، پیاز، سبزیجات (ریحان، شاهی، پیازچه، تره و گیلک، سیر، گوجه‌فرنگی و غیره) و محصولات باغی آن انواع سیب، انواع گلابی، زردآلو، گیلاس، آلبالو، سنجد، به، گردو، انگور، توت فرنگی، فندق، بادام، ازگیل، خرمالو، شلیل، هلو، گل محمدی، زعفران، زرشک، نسترن کوهی، وامروزه در شال عسل از همه بیشتر رونق دارد و زنبورداری بیشتر است.

کوه‌های شال

1- زرشک خانی (زرس خانی) که بالاتر از امی پیغمبر می­باشد

2- خرس خل (سوراخ خرس)

3- میان آخر، گردآو که نقطه انتهایی مرز شال و کلور می‌باشد

4- سگِ تک(تِک درزبان تاتی یعنی نوک (سگِ تِک) یعنی نوک کوه که روبروی شال واقع شده

5- امی پیمبر

6- ولامبر

7- پلنگا (پلنگان)

8- سِمبر کوه (کوهی که شبیه تپه‌ای از کاه می‌باشد)

9-گندم کوه

10- کَلَوَر=KALAVAR

11- وِجَرِم

12- اوره بند

13-اَمبرویان=AMBEROYAN

14- گیل چادر

15-سرورآباد

16-چارَه را

مکانهای تاریخی

1-      برج : تپه ای واقع در ضلع شرقی روستا که بام روستا محسوب می شود وتمام نقاط روستا از زوی آن قابل روئیت است و بر روی آن برجی   گلی در سه طبقه  با سوراخهایی برا یدیدبانی جهت محافظت از روستا در مقابل حمله اشرار. این برج روبروی دو برج دیگر در سه نقطه از روستا قرار گرفته است که در حال حاضر دو برج دیگر تخریب شده اند.(در حال حاضر این برج و برج دیگر تخریب شده اند و سومی(برجک) در حال تخریب است)

2-      حمام سنگی و تاریخی جنب حمام عمومی فعلی

3-      سه آسیاب سنگی در محله آسیاور

4-      سنگ بزرگ مشهور به گافارَ سگ (سنگ گهواره) در محله کسیان که شکل گهواره دارد

5-      حصار وِلهَ در نبش سه راهی شال به دیز که ساختمان سیاسیها بوده است

6-      خانه کدخدا، خانه اصناف،مدرسه علمیه،کاروانسراهای چهار گانه ،مکتبخانه حسینیه های قدیمی

http://shal.bakhsh-shahrood.ir/?page_id=2

 

تات در ویکی پدیا -3-

بخش سوم:

گویشهای تاتی ، از گویشهای مرکزی ایران که به دستة شمال غربی زبانهای ایرانی (شاخه ای از زبانهای هند و اروپایی ) تعلق دارند. گویش تاتی که از یک سو با سمنانی و از سوی دیگر با تالشی پیوند دارد، از گویشهای قومی زبانهای ایرانی در ناحیه هایی است که معمولاً زبان بومی آنها ترکی است . گایگر گویش تاتی را زیرگروه لهجه های خطة خزر می داند (اورانسکی ، ص 317).


برخی از محققان حدس می زنند که ایرانی زبانان تاتی در دورة ساسانیان ، برای نگهبانی از مرزهای شمال غربی پادشاهی ساسانی ، به قفقاز گسیل شده باشند (همان ، ص 316). تاتی به دلیل مجاورت با مناطق ترک زبان ، و در برخی نواحی با گویش تالشی و گیلکی ، در معرض تهدید و نابودی است . بسیاری از تات زبانان به ترکی نیز صحبت می کنند، و تعدادی نیز در همسایگی گیلان ، به گیلکی و تالشی هم سخن می گویند. با اینهمه ، تمام روستاهایی که در 1330 ش ، در فرهنگ جغرافیایی ایران ، تات زبان معرفی شده اند، در ش نیز تات زبان بوده اند (بازن ، ج 2، ص 438).

گویش تاتی به طور کامل بررسی نشده است . نواحی مهمی که این گویش در آنها رایج است به این قرار است : 1) جنوب غربی قزوین ، از تاکستان تا اِشتهارد؛ 2) خوئین در شصت کیلومتری جنوب غربی زنجان و تعدادی روستاهای کوچک در اطراف خوئین ؛ 3) خلخال و طارم ؛ 4) هرزند و دیزمار؛ 5) شرق و شمال شرقی قزوین در کوهپایة رودبار و الموت (یارشاطر، ص 17ـ 18) و افزون بر این ، در نقاطی از قفقاز در جمهوری آذربایجان و داغستان و در میان برخی از یهودیان کوهستانی که خود را داغ ـ جَفود می نامند (اورانسکی ، ص 315). تات زبانان قفقاز در سالهای اخیر تحقیقات زیادی دربارة زبان خود انجام داده اند. ایشان مانند بیشتر تات زبانان ایرانی به ترکی نیز صحبت می کنند (همان ، ص 316). تاتی قفقاز به زبان فارسی امروز بسیار نزدیک و به گروه جنوب غربی زبانهای ایرانی منتسب است و در نتیجه با دیگر گونه های تاتی تفاوت کلی دارد ( د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل "Tat" ).

یارشاطر در > دستور لهجه های تاتی جنوبی < گویش تاتی را به دو دستة کلی شمالی و جنوبی تقسیم می کند. علاوه بر این تقسیم بندی ، از آنجا که تاتی هر منطقه با تاتی منطقة مجاورش نیز تفاوتهایی دارد، در معرفی گونة گویش بهتر است که هر منطقه را به همراه گونة آن آورد. مهمترین این گویشها چنین اند: تاتی کَرینگان ، تاتی گلین قیه ، تاتی هرزندی (هرزنی ) از دستة تاتی شمالی ؛ و تاتی بلوک زهرا، سگزآباد، ابراهیم آباد، اشتهارد و تاکستان از دستة تاتی جنوبی .

تاتی کرینگان . کرینگان از روستاهای دیزمار شرقی ، از توابع شهرستان اهر، است که در شمال تبریز قرار دارد. این گونة تاتی ، گویش روستاهای اوشتَبین ، چای کندی ، ارزین ، نیستان و چند آبادی دیگر است که همگی دارای ویژگیهای گویشی مشترک اند. در این گونه ، تفاوت جنس ملاحظه نشده است ؛ مضاف الیه و صفت ــ چنانکه در گویشهای کرانة خزر دیده می شود ــ پیش از مضاف و اسم می آید؛ اسم در حالت فاعلی و انواع حالات غیر فاعلی به کار می رود؛ مصدر دارای نشانة -an,-yan,-iyan و -en است ، مانند eni-yan §c «چیدن »؛ rd-an ªvenda «ایستادن »؛ گذشتة نقلی و بعید به یک شکل می آیند و تنها به قرینه تشخیص داده می شوند (رجوع کنید به ذکاء، 1332 ش ).

تاتی گلین قیه . گلین قیه روستایی از بخش زنوز از شهرستان مرند واقع در پانزده فرسخی تبریز است . این گویش دارای بسیاری از ویژگیهای گونة گویش کرینگان است ، اما در نشانة جمع و ضمایر فاعلی با آن تفاوتهایی دارد. در این دوگونه ، میان صرف لازم و متعدی افعال تفاوت دیده می شود. در تاتیِ گلین قیه ، نوعی گذشتة استمراری ، به عنوان زمان مرکّب ، هست که امروزه در غرب مازندران ، در گونة گویش تنکابن و رامسر و اطراف آن ، و در گیلکی می بینیم ؛ مثل nde berin ªma ªman a «من می آمدم .»

نشانة مصدر در این گونة گویشی -a و -e است که با علامت مصدر در تاتی کرینگان تفاوت دارد؛ re ªma ªa «آمدن »؛ warta «دویدن » که شبیه اسم مفعول است (رجوع کنید به همو، 1336ش ).

تاتی هرزندی / هرزنی . هرزند نام دهی میان علمدار و مرند نزدیک گلین قیه است که گویش آن به گونة گویش تاتی گلین قیه بسیار نزدیک است . تاتی بلوک زهرا، سگزآباد و ابراهیم آباد. در این گونه ، نشانة جمع -un است ؛ حرف اضافه پس از اسم در سگزآباد u §c و در ابراهیم آباد xu است که زیاد به کار می رود. این حرف اضافه پس از اسم در مازندرانی شرقی e §J و در مازندرانی غربی ªa §J است . نشانة مفعولی §-es است که پس از اسم می آید. مضاف الیه و صفت پیش از مضاف و اسم می آیند. تفاوت جنس در اسم و فعل در سوم شخص مفرد برخی از افعال ، بویژه در زمان حال استمراری و گذشتة ساده ، ملاحظه می شود. اسم در حالت فاعلی و انواع حالات غیرفاعلی به کار می رود.

تاتی اشتهاردی . مذکر و مؤنث حقیقی و مجازی و بن دارد. در صفت ، ضمیر، رابطه ، حرف ربط و افعال ، تفاوت جنس آشکار است . تکیه در تمایز جنس نقش مهمی دارد. در اسم مذکر تکیه همیشه در هجای آخر و در اسمهای مؤنث بدون استثنا در هجای پیش از آخر است ؛ مانند mardب «مرد»؛ zإna «زن » (نخعی ، ص 316). زنان بیشتر واژه ها را به صورت مؤنث و مردان به صورت مذکر به کار می برند. در ضمایر تنها در سوم شخص مفرد ضمیر مؤنث باقی مانده است : uہ §J «او (مؤنث )»؛ i §J «او (مذکر)» (همان ، ص 321).

در ضمایر مبهم ، حروف ربط و واژه های پرسشی ، و در فعلها، بیشتر در گذشتة ساده در صیغه های سوم شخص مفرد غایب ، تفاوت جنس ملاحظه می شود، تنها فعل «بودن » استثنا است که بیشتر صیغه های مؤنث هنوز در آن صرف می شود. در نحو، مؤنث بودن اسم در انتخاب صفات ، روابط و افعال مونث اثر می گذارد. در گویش آشتیانی نیز تفاوت جنس ملاحظه می شود.

تاکستانی (تاتی تاکستان ). تاکستان نام منطقه ای از بخش ضیاءآباد شهرستان قزوین است که تا 1317 ش به سیادُهُن / سیادَهَن معروف بود. این گویش گونه ای از گویش تاتی جنوبی است که به سبب شمار زیاد گویشوران ، گاهی گویشی مستقل دانسته می شود.

مشخصات عمومی تاتی جنوبی ، تفاوت جنس در مورد اسم ، ضمایر، افعال ، استفادة زیاد از پسواژه یا حرف اضافه پس از اسم و تفاوت صرف در افعال لازم ومتعدی در زمان گذشتة ساده و داشتن حالت متمم است .

منابع : یوسیف میخائیلوویچ اورانسکی ، مقدمة فقه اللغه ایرانی ، ترجمة کریم کشاورز، تهران 1358 ش ؛ مارسل بازن ، طالش : منطقه ای قومی در شمال ایران ، ترجمة مظفرامین فرشچیان ، مشهد 1367 ش ؛ یحیی ذکاء، گویش کرینگان ، تهران 1332 ش ؛ همو، گویش گلین قیه یا هرزندی ، در فرهنگ ایران زمین ، ج 5 (1336 ش )؛ حسین نخعی ، «مذکر و مونث در گویش اشتهارد و سایر گویشهای تاتی مرکزی ایران »، در مجموعه خطابه های نخستین کنگرة تحقیقات ایرانی ، ج 1، به کوشش مظفر بختیار، تهران 1350 ش ؛

EI 2 , s.v. "Tat. 2: Language" (by ـva Jeremiؤs); Ehsan Yarshater, A grammer of Southern Tati dialects , The Hague 1969;


EI, s.v."Persia. II: Language and dialects" (by H.W. Bailey)

/ گیتی شکری /

ادامه دارد. . .

 

 

اوقات شرعی شال-آذر 92

اعتیاد11

 ... برای خواندن متن به ادامه مطلب بروید ...

ادامه نوشته